چکیده:
در طی سالیان متمادی ، تغییرات زیادی در فرایند هال – هرولت و تکنولوژی ذوب به وجود آمده است . از عمدهترین پیشرفتهای فنی، تکنولوژیکی در صنعت تولید آلومینیوم افزایش جریان (آمپراژ) و به تبع آن افزایش بازدهی تولیدی(راندمان) در واحد زمان و کاهش مصرف انرژی و برخی مواد مصرفی عمده نظیر آند، آلومینیوم فلوراید و غیره به ازاء تولید هر کیلوگرم آلومینیوم و استفاده از سیستم های تغذیه نقطه ای می باشد.
از آنجا که آلومینا علاوه بر ماده اولیه ، وظایف دیگری را نیز بر عهده دارد ، طبیعت فرآیند الکترولیز و نوع تکنولوژی تغذیه آلومینا و همچنین نیازهای متفاوتی که هر یک بنا به موازنه حرارتی و حالت پایدار دیگ نیاز دارد ، لزوم کنترل خواص فیزیکی و شیمیایی آلومینا را برای یک فرآیند بهینه مشخص می نماید .
از طرف دیگر ، مشخصات (spec. ) و یا خصوصیات یکسانی برای آلومینا وجود ندارد در حقیقت یک ارتباط منطقی و هماهنگی کامل بین آلومینای بهینه برای یک تکنولوژی خاص و آلومینایی که در دسترس و یا اقتصادی است ، وجود ندارد و نیاز است که هماهنگ سازی در این راستا صورت پذیرد.
سوال اساسی کارکنان کارگاههای احیاء ( potroom operators ) پس از تغییر نوع آلومینا این است : ” چرا این اتفاق افتاد ؟ ! “
و انتظار از تکنولوژیستها و و کارشناسان کنترل کیفیت ، پاسخ بدین سوال است که : ” بهترین توافق بین قیمت و کیفیت کدام است ؟ ! “
در جهت ساختن دانشی که به سوالات فوق پاسخ دهد ، آن چه را که نباید از نظر دور داشت ، در نظر گرفتن خواصی از آلومینا است که بر روی حمل و نقل ، تشکیل قشر ، بازدهی جریان ، خلوص فلز تولیدی ، نرخ انحلال و … تاثیرگذار می باشد . در پژوهش حاضر ، این خواص و تاثیرات آنها بر پارامترهای فرآیندی هال – هرولت بررسی می گردد .